جدول جو
جدول جو

معنی ناصیه جای - جستجوی لغت در جدول جو

ناصیه جای
(یَ /یِ)
سجده گاه. (از آنندراج) :
جایم از دیده کند عقل و چنینش دارند
هرکه را کعبۀ مدح تو بود ناصیه جای.
عرفی (از آنندراج).
، آنجای از پیشانی که در وقت به روی افتادن به زمین مالیده می شود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ناصیه جای
ناصیه زار: نگو نیا جای (نگونیا: سجده) نماز گاه
تصویری از ناصیه جای
تصویر ناصیه جای
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناصیه سای
تصویر ناصیه سای
ناصیه کوب: پیشانی سای پیشانی کوب مزگت (مسجد)
فرهنگ لغت هوشیار
آنجا که مردم پیشانی برزمین نهند سجده گاه عام: باستین کریمش که هست گنج افشان باستان حریمش که هست ناصیه زار. (عرفی ظنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
پیشانی دار بلند اختر آنکه موی پیشانی دارد، آنکه پیشانی گشاده دارد. یاناصیه دارپاک 1 فرشته، صالح عابدزاهد: داغ نه ناصیه داران پاک تاج ده تخت نشینان خاک. (نظامی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناحیه ای
تصویر ناحیه ای
ویسیک کرانه ای
فرهنگ لغت هوشیار